واکاوی چرایی استفاده از تعبیر شیطان بزرگ توسط رهبران انقلاب اسلامی
چهارشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۵، ۱۲:۳۸ ب.ظ
بر اساس تجربههای گذشته و عملکرد سراسر فریبکارانه آمریکا، علاقه وافر و بیحدّوحصر برخی افراد جز در قالب جهالت یا خیانت آنها قابل توجیه نیست. دین به کنار، انقلابیگری به کنار، کدام عقل و وجدانی اجازه میدهد که انسان قدرتی مثل قدرت آمریکا را به عنوان دوست و به عنوان مورد اعتماد انتخاب کند؟!
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یادداشت دانشجویی؛ یکی از تعابیر تاریخی که بنیانگذار کبیر انقلاباسلامی، حضرت امامخمینی(ره)، برای توصیف آمریکا استفاده کردند، «شیطان بزرگ» بود که بارها توسط ایشان و بعد از این شخصیت از لسان رهبر معظم انقلاب، ساری و جاری شد؛ این یادداشت بر آن است تا به واکاوی چرایی استفاده از این تعبیر بپردازد:
در آیات قرآن کریم آمده است: استکبار، یکی خصوصیات شیطان و ازجمله حالات او در برابر خداوند متعال است.
حسادت، فتنهگری، بیوفایی نسبت به پیروان، پافشاری و حرص نسبت به گمراهی افراد بیتقوا از دیگر خصوصیات شیطان است که آیات متعدّد قرآنکریم به آنها اشاره دارد.
حال نگاهی اجمالی به بزرگترین جنایات آمریکاییها در طی صدسال اخیر انداخته سپس به مقایسه آنها با خصوصیات و عملکرد شیطان میپردازیم:
فقط در نیمه دوم قرن بیستم، ایالات متحده آمریکاحدود صدکودتای نظامی و براندازی حکومتهاراطراحی و رهبری کرده است و دهها بار بهطور مستقیم دست به اشغال نظامی کشورها زده و یا آنها را تهدید به مداخله نظامی کرده است.
بازه ابتدایی قرن بیستم تا جنگ جهانی اول، بیشتر به مداخله آمریکاییها در آمریکای مرکزی و جنوبی گذشت و آنها بهدنبال اعمال نفوذ سیاسی واقتصادی دراین کشورها با حمایت از رژیمهای وابسته و یا کنترل مستقیم توسط افراد دستنشانده خود بودند؛ دخالت مستقیم در امور کوبا بر اساس طرح Platt Amendment و ایجاد پایگاه نظامی در این کشور، اشغال کشورهای هندوراس، جمهوری دومینیکن، نیکاراگوئه، پاناما، هائیتی و دخالت نظامی در آنها و راهاندازی جنگهای مشهورBanana Wars در دوره روزولت در آمریکای مرکزی و روی کار آوردن حکومت خودکامه سوموزا در نیکاراگوئه و سرکوب مردم این کشور ازجمله اقدامات آمریکا در این بازه تاریخی بود.
در بازه زمانی سال 1921 میلادی تا پایان جنگ جهانی دوم، آمریکاییها وحشتناکترین جنایات ممکن را علیه بشریت راه انداختند و میلیونها انسان بیگناه را به خاک و خون کشیدند، در همین بازه زمانی آمریکاییها به عرصه بینالمللی و اروپای غربی نفوذ کردند.
حملات نظامی به نیکاراگوئه و پاناما و اشغال خاک این کشورها و ادامه سرکوبها در آمریکای مرکزی و جنوبی همچون دوره قبلی ادامه داشت. با پیوستن آمریکا به متفقین و اعلان جنگ به سه کشور آلمان، ایتالیا و ژاپن در سال 1941 علناً جنگجهانی دوم با دخالت مستقیم آمریکا بهراه افتاد و در این بین بیستمیلیون انسان کشته شدند و شهرهای بسیاری ویران گشت و در پایان آمریکا بود که بهواسطه فاصله زیاد از میدان جنگ دچار کمترین خسارت ممکن شد و سپس در نقشه بازسازی اروپا شرکت کرد و به بهانه بازسازی، عنان و افسار اروپاییها را در دست گرفت. اشغال ایران با هدف تأمین تسلیحاتی شوروی نیز در همین زمان اتفاق افتاد.
در خلال جنگجهانی دوم، برای اولین و آخرینبار تا این تاریخ، آمریکای مدعی حقوق بشر، بمب اتم موسوم به «پسر کوچک» را در هیروشیما و بمب اتم «مردچاق» را بدون هیچ توجیهی و صرفاً برای اثبات قدرت خود بر سر مردم بیدفاع ناکازاکی فرو ریخت و سبب کشته شدن صدها هزار انسان بیگناه در این شهرها شد بهطوریکه پس از گذشت سالها هنوز تبعات این اقدام در آن دو شهر برقرار است.
آمریکا در سال 1947 با حمله به چین و طی عملیات سرکوبچیان کایچک سبب کشته شدن بیشاز 10 هزار انسان شد. در همین سال با حمایت آنها و به بهانه واهی هولوکاست و با هدف ایجاد پایگاه در غرب آسیا، سرزمین فلسطین توسط صهیونیستها اشغال شد و هزاران انسان کشته و آواره شدند.
راهاندازی سازمان مللمتحد و کسب حق وتو پس از جنگجهانی دوم با هدف دخالت در امور جهانی، انعقاد پیمان آتلانتی کشمالی (NATO) جهت تثبیت حضور نظامی در آمریکایشمالی و اروپایغربی و رشد اقتصادی به سبب دخالت در بازسازی اروپای جنگ زده و افزایش بدون مرز کارخانجات تولید سلاحهای مختلف ازجمله اقدامات دیگر آمریکا در این دوره بود.
در آغاز نیمه دوم قرن بیستم تا سال 1989 میلادی که موسوم به دوره جنگسرد است، آمریکا 9 کودتا را در کشورهای مختلف رهبری و حمایت کرد و کشورهای زیادی را به اشغال خود در آورد. بهراه انداختن جنگ ویتنام، بهعنوان طولانیترین جنگ آمریکاییها با سهمیلیوننفر کشته و حمایت از رژیم بعثی و تجهیز اطلاعاتی و تسلیحاتی آن در جنگ علیه ایران با یکمیلیوننفر کشته نیز در این دوره رخ داد.
از جمله کودتاهایی که با رهبری و حمایت مستقیم آمریکا در این دوره رخ داد میتوان به این موارد اشاره کرد: کودتای 1953 یا همان 28 مرداد سال32 در ایران که منجر به سقوط دولت مردمی محمد مصدق و روی کار آمدن مجدد محمدرضا پهلوی شد، کودتای نظامی 1954 در گواتمالا که با سرنگونی دولت مردمی این کشور و اشغال این کشور همراه بود، در طول 6 سال دیکتاتوری نظامی چیزی حدود 120 هزارنفر از مردم گواتمالا کشته شدند.
کودتای 1963 در کنگو، کودتای 1965 در اندونزی، کودتای 1967 در یونان، کودتای 1971 در بولیوی، سرنگونی دولت مردمی آلنده در شیلی در 11 سپتامبر 1973 و به روی کار آوردن پینوشه که دیکتاتوری نظامی و مستبد بود و در 25 سال حکومت خود بیشاز 30هزار نفر را به خاک و خون کشید، کودتای 1973 در اروگوئه، کودتای 1974 در قبرس و سرنگونی مارکیوس، کودتای نظامی 1980 در کرهجنوبی، کودتای 1980 در ترکیه و کودتای ناموفق نوژه در ایران در 1980 میلادی.
چنانچه گفته شد راهاندازی جنگ ویتنام از سال 1960 تا 1975 با بیشاز 3 میلیوننفر کشته و حمایت و تجهیز صدام در حمله به ایران از سال 1981 تا 1989 با یکمیلیون نفر کشته در این دوره زمانی رخ داد، از دیگر اقدامات نظامی آمریکا در این مدت میتوان به اشغال گواتمالا ، مداخله نظامی در بحران کانال سوئز ، اشغال لبنان، مداخله درجنگ بین چین ملی و جمهوری دموکراتیک خلقچین، تجاوز نظامی به پاناما در 1959، مداخله نظامی در جنگهای داخلی لائوس از سالهای 1960 تا 1963، اشغال جمهوری دومنیتکن در بین سالهای 1960 تا 1965 با اعزام 20 هزار سرباز، حضور نظامی در تایلند، اشغال مجدد پاناما در 1964، حمله به ویتنام شمالی و اشغال آن، کمکهای فراوان مالی و تسلیحاتی به اسرائیل در جنگهای اعراب و اسرائیل، حمله به کامبوج، کمکهای فراوان به فرانسه جهت سرکوب قیام مردم شابا در کشور زئیر، حمله نظامی ناموفق به ایران و شکست این حمله در صحرای طبس، حمایت از دولت دستنشانده در السالوادر و سرکوب انقلابیون، حمایت 9 ساله از کنتراها در جنگ بین کنتراها و ساندینیستها، اشغال بیروت در سال 1982 در پی ترور بشیر جمایل، رئیسجمهوردستنشانده آمریکا در لبنان و در جهت حفظ منافع و حمایت از شارون در اسرائیل، اشغال گرانادا در سال1983 به بهانه نجات چند دانشجوی آمریکایی درصورتی که دانشجویان بعدها گفتندکه به کمکی احتیاج نداشتند، حمله نظامی به لیبی، دخالت نظامی در خلیجفارس به بهانه حمایت از کویت، همچنین میتوان ازدخالتهای متعدد نظامی آمریکا درالسالوادور، نیکاراگوئه،گواتمالا وافغانستان یادکرد که در زمان ریاستجمهوری رونالدریگان بهوقوع پیوست.
از جمله اقدامات آمریکاییها علیه ملت ایران در این دوران میتوان به کودتای 1953، بر روی کار آوردن مجدد محمدرضا پهلوی به عنوان یک نیروی دستنشانده، راهاندازی سازمان اطلاعات و امنیت ملی (ساواک) و سرکوب و شکنجه مخالفان، انعقاد قرارداد کنسرسیوم و غارت نیمی از درآمد نفتی ایران از سال 1953 تا 1979، انعقاد قرارداد ننگین مصونیت قضایی نیروهای آمریکایی در ایران (کاپیتالاسیون)، فشار به شاه ایران برای ایجاد اصلاحات جدید موسوم به انقلاب سفید، تلاش برای جلوگیری از سقوط رژیم پهلوی با روی کارآوردن ارتشبد ازهاری در سال 1978، کار شکنی در مسیر تداوم انقلاب از طریق جاسوسی بهوسیله سفارت خود در ایران که منجربه اشغال آن توسط دانشجویان پیرو خط امام(ره) شد، طرحریزی کودتای ناموفق نوژه قبل از اشغال سفارت و حمایت از دولت موقت و لیبرال بازرگان و گروههای خرابکاری نظیر منافقین که اقدام به ترور بیشاز 17 هزارنفر از ملت ایران و مسؤولان و بزرگان انقلاب کردند، حمله نظامی به ایران و شکست این عملیات در صحرای طبس، بلوکه کردن اموال و داراییهای ایران در بانکهای جهانی و اعمال تحریمهای اقتصادی، تحریک، حمایت و تجهیز رژیم بعث در حمله به ایران از جمله تجهیز این رژیم به بمبهای ممنوعه و شیمیایی که در نهایت، این جنگ هشتساله منجربه کشته شدن بیشاز یکمیلیوننفر از طرفین گشت، سرنگونساختن دو هواپیمای نظامی ایران در سال 1984، هدف قرار دادن سکوهای نفتی رشادت، نصر و سلمان، غرق کردن کشتی باری ایرانی و کشتار ملوانان ایران اجر در 1987و سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران با 290 نفر سرنشین شامل 66 کودک در 3 جولای 1988.
دوره زمانی بعدی، از پایان جنگ سرد تا حال حاضر است. در این دوره فروپاشی شوروی منجربه افزایش بیشاز پیش تحرکات آمریکا برای معرفی خود به عنوان قدرت برتر جهانی گشت و جنایتهای آنها به میزان چشمگیری افزایش یافت.
اشغال نظامی پاناما، دفاع از کویت در برابر حمله صدام به این کشور، حضور نظامی در عربستان به بهانه دفاع از عربستان در مقابل حملات عراق و ایجاد پایگاه نظامی در این کشور، ورود نظامی به سومالی در حمایت از رئیسجمهور مخلوع سومالی و سرکوب مخالفان وی، دخالت در انتخابات سایر کشورها با تأسیس واحدی در سازمان سیا، حضور نظامی در شبهجزیره کره باهدف مقابله با فعالیتهای هستهای کرهشمالی، اختصاص صدها میلیوندلار برای روی کارآمدن دولتی وابسته در ترکیه، اختصاص بودجه مشخص برای براندازی جمهوریاسلامی ایران و اعمال تحریمهای اقتصادی شدید، اعمال کودتای نافرجام علیه هوگو چاوز در ونزوئلا، حمله به افغانستان و عراق به بهانه واهی حملات 11 سپتامبر و کشته شدن بیشاز دومیلیوننفر در این حملات و راهانداختن موج اسلامهراسی در دنیا، راهاندازی انقلابهای رنگین در کشورهای گرجستان، اوکراین و قرقیزستان و سرنگون کردن دولتهای این کشورها، دخالت نظامی در لیبی و سرکوب جریان بیداریاسلامی، کمک به کودتای نظامی در مصر و سرکوب انقلاب این کشور، حمایت از تروریستها در سوریه در مقابله با حکومت این کشور و به راهانداختن تعداد زیادی زندان مخفی و مخوف و شکنجه مخالفان در کشورهای مختلف و ترور مخالفان و رهبران آزادیخواه ازجمله دیگر جنایات آمریکاییها در این دوران بود.
آمریکاییها طی سالهای 1500 تا 1800 میلادی 15 میلیون سیاهپوست رابه بردگی گرفتند و امروزه نیز نژادپرستی آنها ادامه دارد و هرروزه شاهد کشته شدن سیاهپوستان به دست نیروهای پلیس این کشور هستیم.
آنچه که از نگاه گذراندید بخشی از هزاران جنایتی است که آمریکاییها از بدو ظهور تاکنون علیه بشریت مرتکب شدهاند، به همه این جنایات میتوان اقدامات آمریکاییها در حوزه جنگ نرم و تهاجم فرهنگی و القای فرهنگ اومانیستی خود به سایر کشورها را هم اضافه کرد.
به دست گرفتن حوزه رسانهای و سینمایی جهان و انحراف فکری ملل مختلف و پوشاندن حقایق و ایجاد چهرهای موجه از آمریکا به عنوان کشوری خیرخواه و مدافع حقوق بشریت، ترویج ادیان خرافهای همچون شیطانپرستی و افعال قبیحی همچون همجنسبازی و بهرسمیت شناختن آنها از دیگر جنایات آنها علیه بشریت است.
با مقایسهای ساده بین این همه جنایت و ویژگیهایی که از شیطان در آیات الهی آمده است در مییابیم که آمریکا شیطان نیست، بلکه از شیطان هم بهمراتب فاسدتر و خطرناکتر است و مظهر واقعی اراده ابلیس است وهمه مظاهر مختلف فساد از ربا و فساداقتصادی گرفته تا خون وخونریزی و فساد سیاسی در آن کاملاً بارزاست.
در حقیقت نظم موعود آمریکا جز گمراهی بشریت و هضم فرهنگ ملل مختلف در فرهنگ شیطانی خود نبوده و نیست و اساساً از همان آغاز در پی رواج فرهنگ فسادگونه در عالم بوده است؛ از این رو میتوان گفت امپراطوری آمریکااصلیترین بازوی اشاعه و گسترش حکومت ابلیس در سرتاسرجهان است.
بر اساس آنچه در ابتدا گفته شد، نهایت ولایت شیطان بر انسان، وسوسه و فریب اوست امّا آمریکاییها علاوه بر فریبکاری و وسوسه، دست به جنایت زده و اقدامکننده نیز هستند، از همینرو حضرت امام(ره) صفت «بزرگ» را به واژه «شیطان» افزودهاند؛ چراکه آمریکا را از لحاظ فساد در درجهای بالاتر از شیطانهای معمولی میداند، رهبر انقلاب میفرمایند«امام بزرگوار فرمود« آمریکا شیطان بزرگ است؛این «شیطان بزرگ »خیلی حرف پرمغزی است. رئیس همه شیطان های عالم، ابلیس است؛ مّاابلیس بنا به تصریح قرآن، تنها کاری که میتواند کند این است که انسانها را اغواءمیکند؛ بیشترازاغواء، کاری نمیتواند کند؛ انسانها را اغواء میکند، فریب میدهد، وسوسه میکند، امّاآمریکا، هم اغواء میکند، هم کشتار میکند، هم تحریم میکند، هم فریب میدهد، هم ریاکاری میکند؛ پرچم حقوق بشر ر ابلند میکند، ادّعای طرفداری از حقوقبشر میکند».
در پایان به یک نتیجهگیری مهمتر، از طرح این موضوع میرسیم، آن هم نگاه عدهای در درون کشور به دستان این شیطان بزرگ است که شاید مورد عنایت و الطاف آن قرار گیرند. افرادی که گشایشها را در مذاکره و تعامل با آمریکا میدانند و البته در ماجرای مذاکرات هستهای اخیر، پس از اصرار فراوان بر مذاکره با آنها، بهخوبی متوجه فریبکاری و بدعهدی آمریکاییها شدهاند.
بر اساس تجربههای گذشته و عملکرد سراسر فریبکارانه و جنایتکارانه آمریکا، که به بخشی از آنها اشاره شد، علاقه وافر و بیحدّوحصر برخی افراد جز در قالب جهالت یا خیانت آنها قابل توجیه نیست. رهبر آگاه انقلاب اسلامی در این زمینه میفرمایند «بعضیها اصرار دارند این شیطان بزرگ را با این خصوصیّات –که از ابلیس بدتر است- بزک کنند و به شکل فرشته وانمود کنند. چرا؟ دین به کنار، انقلابیگری به کنار، وفاداری به مصالح کشور چه میشود؟ عقل چه میشود؟ کدام عقلی و کدام وجدانی اجازه میدهد که انسان قدرتی مثل قدرت آمریکا را به عنوان دوست، به عنوان مورد اعتماد، به عنوان فرشته نجات انتخاب کند؟».
محمدحسین آزادی؛ فعال سیاسی، فرهنگی، دبیر سابق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه ولیعصر(عج)