مناظرات تلویزیونی و شکل گیری میدان رقابت انتخاباتی
چهارشنبه, ۵ خرداد ۱۴۰۰، ۰۱:۲۳ ب.ظ
مؤثرترین راه برای رهاندن شهروندان از حبابهای فیلتر و اتاقهای پژواک، جدای از راهکار ثابت افزایش آگاهی شهروندان، پخش مناظرات تلویزیونی و برنامههایی با حضور کارشناسان و چهرههای سیاسی متنوع از رادیو و تلویزیون است.
به گزارش سرویس پژوهش خبرگزاری صدا وسیما: نقش رسانهها در انتخابات همواره و بهطورجدی مدنظر صاحبنظران بوده است. رسانههای جمعی نقش انکارناپذیری در شکلدهی افکار عمومی دارند. مک کومبز معتقد است تصویری که مردم در ذهن خود از دنیای بیرون دارند بهطور عمدهای منبعث از رسانههای جمعی است و این امر در عمده کشورهای دنیا کمابیش دیده میشود.
با پیدایی رسانههای اجتماعی برخی از نقشهایی که بهصورت مرسوم تا پیشازاین توسط رسانههای جمعی سنتی ایفا میشد، به رسانههای اجتماعی منتقلشده است. با ورود رسانههای اجتماعی به زندگی افراد، نوع جدیدی از روابط بین مردم شکلگرفته است. تشکیل اجتماعات و ارتباطات جمعی، اطلاعرسانی و تبادل خبر و نظر از شناختهشدهترین کارکردهای این رسانهها است.
(متن کامل در ادامه مطلب)
مفهوم رسانههای اجتماعی بهطور گسترده تقریباً از سال ۱۳۸۳ با حضور شبکه اجتماعی اورکات در میان کاربران ایرانی رواج یافت و در مدت کوتاهی بهقدری رشد کرد که پس از آمریکا و برزیل، ایران سومین کشور حاضر در اورکات شد. روند پیوستن ایرانیان به رسانههای اجتماعی نوظهور به همین صورت ادامه یافت. بهطوریکه مراکز مطالعاتی خارج از کشور ازجمله مؤسسه هوت سوییت معتقدند ۷۰ درصد از جمعیت ۸۳ میلیونی ایرانی کاربر اینترنت و ۴۰ درصد از آنها کاربر رسانههای اجتماعی هستند.
مفهوم رسانههای اجتماعی بهطور گسترده تقریباً از سال ۱۳۸۳ با حضور شبکه اجتماعی اورکات در میان کاربران ایرانی رواج یافت و در مدت کوتاهی بهقدری رشد کرد که پس از آمریکا و برزیل، ایران سومین کشور حاضر در اورکات شد. روند پیوستن ایرانیان به رسانههای اجتماعی نوظهور به همین صورت ادامه یافت. بهطوریکه مراکز مطالعاتی خارج از کشور ازجمله مؤسسه هوت سوییت معتقدند ۷۰ درصد از جمعیت ۸۳ میلیونی ایرانی کاربر اینترنت و ۴۰ درصد از آنها کاربر رسانههای اجتماعی هستند.
طبق آخرین بررسیها در حال حاضر پلتفرمهای واتسپ، اینستاگرام و تلگرام رایجترین رسانههای اجتماعی در بین ایرانیان هستند. اخیراً و با شیوع ویروس کرونا و طرح ایده فاصلهگذاری اجتماعی، تمایل شهروندان به رسانههای اجتماعی و برقراری ارتباطات مجازی بیشتر از قبل شده است. درگیر شدن افراد با رسانههای اجتماعی به حدی افزایشیافته که انسان شناسان دانشگاه لندن در پژوهشی که به مدت یک سال و در ۹ کشور مختلف جهان صورت گرفته، دریافتهاند که گوشیهای هوشمند احساسی شبیه «در خانه بودن» در افراد ایجاد میکند. بر این اساس دکتر دانیل میلر، سرپرست این پژوهش میگوید: «گوشی هوشمند دیگر ابزاری نیست که از آن استفاده کنیم، بلکه جایی شده است که در آن به سر میبریم».
با معرفی پلتفرمهای جدید به بازار، برخی از کاربران که از پلتفرمهای موجود خسته شدهاند، به پلتفرمهای جدید روی میآورند تا علاوه بر درک فضای این پلتفرمها از این طریق با سایرین ارتباط بگیرند. روندی که شرکتهای بزرگ با تکیه بر آن ارتباط با مخاطبان خود را حفظ میکنند. این استمرار ارتباط با افزودن ویژگیهای جدید به پلتفرمهای موجود یا با معرفی پلتفرمهای جدید حاصل میشود.
با معرفی پلتفرمهای جدید به بازار، برخی از کاربران که از پلتفرمهای موجود خسته شدهاند، به پلتفرمهای جدید روی میآورند تا علاوه بر درک فضای این پلتفرمها از این طریق با سایرین ارتباط بگیرند. روندی که شرکتهای بزرگ با تکیه بر آن ارتباط با مخاطبان خود را حفظ میکنند. این استمرار ارتباط با افزودن ویژگیهای جدید به پلتفرمهای موجود یا با معرفی پلتفرمهای جدید حاصل میشود.
طی هفتههای گذشته معرفی پلتفرم کلاب هاوس به بازار، موجب کوچ گسترده کاربران ایرانی به این پلتفرم صوت محور شد. تازهترین آمارهای الکسا از میزان بازدید کشورهای مختلف از کلاب هاوس نشان میدهد آمریکا با ۶۰ درصد بیشترین سهم را در استفاده از این شبکه اجتماعی دارد پسازآن ایران با نزدیک به ۷ درصد دومین کشور استفادهکننده از کلاب هاوس است.
رسانههای اجتماعی به همان اندازه که در تسهیل فرآیند تعاملات جهانی، چرخش جریان اطلاعات و ارتقای نسبی آگاهی مردم، مؤثر بوده اند، آسیبها و خطراتی را نیز به دنبال داشته اند بهطوریکه این خطرات فرآیند آگاه سازی و اعتماد عمومی را بهشدت تحت الشعاع قرار داده و آسیبهای فراوانی را به پایههای حکمرانی و دموکراسی، نیز اخلال در همه فرآیندهای دموکراتیک و برگزاری سالم انتخاباتها و رفراندومها وارد کرده است.
رسانههای اجتماعی به همان اندازه که در تسهیل فرآیند تعاملات جهانی، چرخش جریان اطلاعات و ارتقای نسبی آگاهی مردم، مؤثر بوده اند، آسیبها و خطراتی را نیز به دنبال داشته اند بهطوریکه این خطرات فرآیند آگاه سازی و اعتماد عمومی را بهشدت تحت الشعاع قرار داده و آسیبهای فراوانی را به پایههای حکمرانی و دموکراسی، نیز اخلال در همه فرآیندهای دموکراتیک و برگزاری سالم انتخاباتها و رفراندومها وارد کرده است.
غولهای رسانهای مستقر در آمریکا با تأکید بر وجود همین آسیبها در ۶ ژانویه ۲۰۲۱ طی حوادث کاپیتال هیل و حمله طرفداران دونالد ترامپ به ساختمان کنگره، در اقدامی بیسابقه حسابهای کاربری رئیسجمهور را مسدود کردند تا به گفته خودشان مانع از تهدید هر چه بیشتر دموکراسی و ترویج خشونت از سوی وی در رسانههای اجتماعی شوند. بر اساس ادعای این شرکتها، شهروندان تحت تأثیر پیامهای متعدد ترامپ و تأکید او به بروز تقلب در انتخابات، خشمگین شده و به کنگره حمله کردند.
تأثیر بالای رسانههای اجتماعی بر نتایج انتخابات
برخی از ویژگیهای رسانههای اجتماعی در ظاهر عملی فردی به نظر میبهطوریکه احساس میشود این عمل هیچگونه ارتباطی با جامعه و سایر شهروندان ندارد. این در حالی است که با بررسی دقیقتر میتوان بهوضوح دریافت که هر عمل فردی در رسانههای اجتماعی منجر به عمل عمومی و اثرات سوء بر جامعه میشود. بهطور مثال در جوامع مبتنی بر آرای عمومی، رأی تعداد اندکی از شهروندان میتواند سرنوشت انتخابات و آینده کشور را تغییر دهد.
تأثیر بالای رسانههای اجتماعی بر نتایج انتخابات
برخی از ویژگیهای رسانههای اجتماعی در ظاهر عملی فردی به نظر میبهطوریکه احساس میشود این عمل هیچگونه ارتباطی با جامعه و سایر شهروندان ندارد. این در حالی است که با بررسی دقیقتر میتوان بهوضوح دریافت که هر عمل فردی در رسانههای اجتماعی منجر به عمل عمومی و اثرات سوء بر جامعه میشود. بهطور مثال در جوامع مبتنی بر آرای عمومی، رأی تعداد اندکی از شهروندان میتواند سرنوشت انتخابات و آینده کشور را تغییر دهد.
در همهپرسی خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا ۵۱.۹ درصد رأی به خروج و ۴۸.۱ درصد رأی به ماندن در اتحادیه دادند؛ یعنی کمتر از ۲ درصد رأیدهندگان سرنوشت این کشور را برای همیشه تغییر دادند؛ لذا تأثیر پذیرفتن ۲ درصد شهروندان از سوی رسانه-های اجتماعی برای تغییر وضع یک کشور، در برخی مقاطع خاص یک جامعه، کافی است. برای درک بهتر این موضوع به بررسی دادههای کاربران و چگونگی اثرگذاری آن بر کل جامعه میپردازیم.
رفتار یک کاربر در شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام اطلاعات زیادی را درباره او به دست صاحب پلتفرم میدهد. پستها، لایکها و کامنتها اطلاعات حاضر و آمادهای محسوب میشوند که بهراحتی قابل ذخیرهسازی، طبقهبندی و پردازش هستند و سرعت، دقت، ارزانی و ابعاد تحلیل بر مبنای آنها در مقایسه با روشهای پیشین، مانند نظرسنجی تلفنی و حضوری و امثال آن بسیار کارآمدتر است. روشن است که اگر کسی صفحه فیسبوک فرضی «بازار تلفن همراه» را لایک کرده باشد، مخاطب خوبی برای تبلیغات انواع تلفن همراه است.
به همین ترتیب احتمال آنکه رأیدهندهای که پای ویدئوی سخنرانیهای «حسن روحانی» لایکهای زیادی زده بود تحت تأثیر تبلیغات «سید ابراهیم رئیسی» قرار بگیرد، کمتر از رأیدهندهای بود که لایکهای زیادی برای چهرههای اصولگرا میزد؛ اما این تنها حرفها و موضعگیریهای صریح یک کاربر نیست که رفتار او را قابل پیشبینی میکند؛ دادهپژوهان با استفاده از اطلاعات هزاران، یا میلیونها کاربر، میتوانند آنها را بسته به ویژگیهایی طبقهبندی کرده و در میانشان الگوهای رفتاری را بیابند که جامعه آماری، یا شبکه ارتباطات کاربران را، به گروههای مختلف تقسیم میکند.
رفتار یک کاربر در شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام اطلاعات زیادی را درباره او به دست صاحب پلتفرم میدهد. پستها، لایکها و کامنتها اطلاعات حاضر و آمادهای محسوب میشوند که بهراحتی قابل ذخیرهسازی، طبقهبندی و پردازش هستند و سرعت، دقت، ارزانی و ابعاد تحلیل بر مبنای آنها در مقایسه با روشهای پیشین، مانند نظرسنجی تلفنی و حضوری و امثال آن بسیار کارآمدتر است. روشن است که اگر کسی صفحه فیسبوک فرضی «بازار تلفن همراه» را لایک کرده باشد، مخاطب خوبی برای تبلیغات انواع تلفن همراه است.
به همین ترتیب احتمال آنکه رأیدهندهای که پای ویدئوی سخنرانیهای «حسن روحانی» لایکهای زیادی زده بود تحت تأثیر تبلیغات «سید ابراهیم رئیسی» قرار بگیرد، کمتر از رأیدهندهای بود که لایکهای زیادی برای چهرههای اصولگرا میزد؛ اما این تنها حرفها و موضعگیریهای صریح یک کاربر نیست که رفتار او را قابل پیشبینی میکند؛ دادهپژوهان با استفاده از اطلاعات هزاران، یا میلیونها کاربر، میتوانند آنها را بسته به ویژگیهایی طبقهبندی کرده و در میانشان الگوهای رفتاری را بیابند که جامعه آماری، یا شبکه ارتباطات کاربران را، به گروههای مختلف تقسیم میکند.
بهاینترتیب با گذاشتن مجموعه لایکهای یک کاربر خاص در بستر این الگوهای رفتاری و گروههای مختلف شبکه کاربران، میتوان ویژگیهایی از او را شناخت. اینکه شما عضو صفحه این گروه موسیقی و آن حساب طنز هستید و پای مطالب این وبسایت و نوشتههای آن نویسنده لایک میزنید شما را در گروه به خصوصی قرار میدهد که میتوان دربارهاش چیزهایی بیشتر از علاقه به آن موارد مشخص موسیقی، طنز و یادداشت را فهمید.
دادهپژوهان تنها با بررسی لایکها قادر بودهاند که سن، جنسیت، نژاد، گرایش سیاسی و تمایلات جنسی کاربران را با دقت بالا پیشبینی کنند. ویژگیهای دیگر هم مانند طبقه اقتصادی اجتماعی و مشخصات شخصیتی و روانی هم با دقت پایین تری قابل پیشبینی هستند.
در یک پژوهش دانشگاه کمبریج حتی اینکه والدین یک کاربر پیش از ۲۱ سالگی او طلاق گرفتهاند یا نه در نزدیک به نیمی از موارد بهدرستی قابلتشخیص بود. اساساً یکی از ویژگیهای شبکههای اجتماعی، چون اینستاگرام این است که در ازای خدمات رایگان به کاربران، از اطلاعات آنان برای بازاریابی استفاده میکنند. اگر یک فروشنده خودرو بداند که کدام کاربر خریدار بالقوه «دناپلاس» است و کدامیک خریدار بالقوه «پراید»، بهجای اینکه به انبوهی از کاربران بهطور تصادفی عکس دناپلاس یا پراید نشان دهد، بهطور هدفمند به خریدار بالقوه دناپلاس عکس دناپلاس نشان میدهد و به خریدار بالقوه پراید، پراید و پولش را برای تبلیغات پیش کسی که خریدار بالقوه نیست تلف نمیکند.
در یک پژوهش دانشگاه کمبریج حتی اینکه والدین یک کاربر پیش از ۲۱ سالگی او طلاق گرفتهاند یا نه در نزدیک به نیمی از موارد بهدرستی قابلتشخیص بود. اساساً یکی از ویژگیهای شبکههای اجتماعی، چون اینستاگرام این است که در ازای خدمات رایگان به کاربران، از اطلاعات آنان برای بازاریابی استفاده میکنند. اگر یک فروشنده خودرو بداند که کدام کاربر خریدار بالقوه «دناپلاس» است و کدامیک خریدار بالقوه «پراید»، بهجای اینکه به انبوهی از کاربران بهطور تصادفی عکس دناپلاس یا پراید نشان دهد، بهطور هدفمند به خریدار بالقوه دناپلاس عکس دناپلاس نشان میدهد و به خریدار بالقوه پراید، پراید و پولش را برای تبلیغات پیش کسی که خریدار بالقوه نیست تلف نمیکند.
پس بهراحتی میتوان با تشخیص ویژگیهای کاربران محتوای شخصیسازیشدهای را برای هر کاربر تعبیه و بهسوی او روانه کرد و وی را در پیلههای اطلاعاتی بدون آنکه مطلع باشد گیر انداخت و دائماً محتوای هدفمندی را به او تزریق کرد. به این پدیده که یکی از مخاطرات جدی رسانههای اجتماعی در مسیر یک انتخابات سالم است، «حباب فیلتر» میگویند.
شکل گیری حبابهای فیلتر در رسانههای اجتماعی
حجم اطلاعات در جهان دیجیتالی امروز یک مشکل رو به رشد برای کاربران است. این مهم نتیجه ویژگی دوسویگی و تعاملی بودن اینترنت و رسانههای اجتماعی است؛ علاوه بر این پلتفرمها برای افزایش زمان استفاده کاربران از فضای آنلاین تنظیماتی را تعبیه کرده اند که بهاحتمالزیاد منجر به تولید اطلاعات، واکنش به محتوا و کلیک کردن روی مطالب میشود. نتیجه آنکه علاوه بر تولید دادههای دیجیتال توسط رسانههای رسمی، ارگانها و سازمان ها، کاربران عادی نیز بهطور لحظهای حجم انبوهی از دادهها را از متن گرفته تا عکس، صوت و ویدئو در فضای مجازی منتشر و بازنشر میکنند.
بهمنظور مقابله با مقادیر فزاینده اطلاعات تولیدشده در اینترنت، واسطههای اطلاعاتی مانند فیسبوک و گوگل شروع به معرفی ویژگیهای شخصی سازی کردند: الگوریتمهایی که اطلاعات را بر اساس نیازهای درک شده کاربر از سوی هوش مصنوعی، سلایق و کسانی که در رسانههای اجتماعی میشناسد ارائه میدهند. نتیجه چنین شخصی سازی این است که نتایج در یک موتور جستجو و «پلتفرم» برای هر کاربر متفاوت است و دو نفر با دوستان یکسان در یک شبکه اجتماعی ممکن است بر اساس تعامل گذشته خود با پلتفرم، شاهد اطلاعات متفاوتی باشند.
این قابلیت ممکن است یک «تک فرهنگ» برای هر کاربر ایجاد کند. پلتفرمهای رسانههای اجتماعی و موتورهای جستجو بر آنچه کاربر روزانه میبیند و نمیبیند تأثیر میگذارند. درواقع امروزه واسطههای اطلاعاتی در حال تبدیلشدن به دروازه بانان نوظهور جامعه ما هستند، نقشی که روزگاری محدود به روزنامه نگاران رسانههای سنتی بود. با این تفاوت که واسطههای اطلاعاتی جدید متناسب با خصوصیات هر کاربر، اطلاعات منحصربهفردی را به وی عرضه میکند، ولی روزنامه نگاران سنتی بر اساس اهداف و منافع سازمان رسانهای مربوطه اقدام به تولید اطلاعات یکسان برای تمام مخاطبان خود میکردند.
با توجه به ظهور الگوریتمهای یادشده برخی از پژوهشگران برخلاف نظر گروهی که معتقد به افزایش تنوع اطلاعاتی در عصر اینترنت و رسانههای اجتماعی هستند معتقدند رسانههای مبتنی بر اینترنت منجر به اثر «حباب فیلتر» شده اند؛ به این معنا که الگوریتمهای شخصی سازی در فضای اینترنت باعث میشوند تا کاربران صرفاً اطلاعات و محتواهای خاصی را که موردپسندشان است مشاهده کنند و در یک فضای اطلاعاتی محدودی محصور شوند، ازاینرو تنوع اطلاعات قابلمشاهده برای کاربران، محدود میشود. باور این گروه آن است که کاربران غالباً متوجه این موضوع نیستند ازاینرو اقدامی برای مقابله با حبابهای فیلتر و برون رفت از آنها انجام نمیدهند.
شکل گیری حبابهای فیلتر در رسانههای اجتماعی
حجم اطلاعات در جهان دیجیتالی امروز یک مشکل رو به رشد برای کاربران است. این مهم نتیجه ویژگی دوسویگی و تعاملی بودن اینترنت و رسانههای اجتماعی است؛ علاوه بر این پلتفرمها برای افزایش زمان استفاده کاربران از فضای آنلاین تنظیماتی را تعبیه کرده اند که بهاحتمالزیاد منجر به تولید اطلاعات، واکنش به محتوا و کلیک کردن روی مطالب میشود. نتیجه آنکه علاوه بر تولید دادههای دیجیتال توسط رسانههای رسمی، ارگانها و سازمان ها، کاربران عادی نیز بهطور لحظهای حجم انبوهی از دادهها را از متن گرفته تا عکس، صوت و ویدئو در فضای مجازی منتشر و بازنشر میکنند.
بهمنظور مقابله با مقادیر فزاینده اطلاعات تولیدشده در اینترنت، واسطههای اطلاعاتی مانند فیسبوک و گوگل شروع به معرفی ویژگیهای شخصی سازی کردند: الگوریتمهایی که اطلاعات را بر اساس نیازهای درک شده کاربر از سوی هوش مصنوعی، سلایق و کسانی که در رسانههای اجتماعی میشناسد ارائه میدهند. نتیجه چنین شخصی سازی این است که نتایج در یک موتور جستجو و «پلتفرم» برای هر کاربر متفاوت است و دو نفر با دوستان یکسان در یک شبکه اجتماعی ممکن است بر اساس تعامل گذشته خود با پلتفرم، شاهد اطلاعات متفاوتی باشند.
این قابلیت ممکن است یک «تک فرهنگ» برای هر کاربر ایجاد کند. پلتفرمهای رسانههای اجتماعی و موتورهای جستجو بر آنچه کاربر روزانه میبیند و نمیبیند تأثیر میگذارند. درواقع امروزه واسطههای اطلاعاتی در حال تبدیلشدن به دروازه بانان نوظهور جامعه ما هستند، نقشی که روزگاری محدود به روزنامه نگاران رسانههای سنتی بود. با این تفاوت که واسطههای اطلاعاتی جدید متناسب با خصوصیات هر کاربر، اطلاعات منحصربهفردی را به وی عرضه میکند، ولی روزنامه نگاران سنتی بر اساس اهداف و منافع سازمان رسانهای مربوطه اقدام به تولید اطلاعات یکسان برای تمام مخاطبان خود میکردند.
با توجه به ظهور الگوریتمهای یادشده برخی از پژوهشگران برخلاف نظر گروهی که معتقد به افزایش تنوع اطلاعاتی در عصر اینترنت و رسانههای اجتماعی هستند معتقدند رسانههای مبتنی بر اینترنت منجر به اثر «حباب فیلتر» شده اند؛ به این معنا که الگوریتمهای شخصی سازی در فضای اینترنت باعث میشوند تا کاربران صرفاً اطلاعات و محتواهای خاصی را که موردپسندشان است مشاهده کنند و در یک فضای اطلاعاتی محدودی محصور شوند، ازاینرو تنوع اطلاعات قابلمشاهده برای کاربران، محدود میشود. باور این گروه آن است که کاربران غالباً متوجه این موضوع نیستند ازاینرو اقدامی برای مقابله با حبابهای فیلتر و برون رفت از آنها انجام نمیدهند.
حباب فیلتر در حقیقت نوعی «انزوای فکری» است و زمانی رخ میدهد که وبسایتها یا رسانههای اجتماعی از الگوریتمهایی استفاده کنند که اطلاعات موردپسند کاربران را به وی ارائه دهند. پلتفرمها این مفروضات را بر اساس اطلاعات مربوط به فعالیتهای کاربر ایجاد میکنند، مانند رفتار رسانهای کاربران در گذشته در همان پلتفرم که بر اساس کلیک، سابقه مرور، سابقه جستجو و «موقعیت مکانی» وی بهدستآمده است. نتایج جستجو از صفحه «گوگل»، صفحه جستجوی «اینستاگرام» یا «توییتر» برای هر کاربر مستقل سه مثال کامل از این پدیده است. حباب فیلتر نخستین بار توسط «الی پاریزر» فعال اینترنت در کتاب «حباب فیلتر: آنچه اینترنت از شما پنهان میکند» در سال ۲۰۱۱ مطرح شد.
تأثیر بالای حبابهای فیلتر بر افکار عمومی
علاوه بر طراحی الگوریتمها، خود کاربران هم گاهی خواسته یا ناخواسته خود را در حباب فیلتر گیر میاندازند. این وضعیت زمانی رخ میدهد که یک کاربر، صرفاً صفحات یا افراد خاصی را دنبال کند که نگرشهای او را تأیید میکنند. موضوعی که در نظریه هموفیلی هم بر آن تأکید میشود. بر اساس این نظریه افراد تمایل دارند با همفکران، روابط دوستانه برقرار کنند، نه با افرادی که از سلایق و منافع متفاوتی برخوردارند. مفهومی که در نظریه همگنی شناخت فستینگر نیز بر آن تأکید شده است. این ویژگی روانشناختی افراد به ارتباطات مجازی آنها هم رسوخ میکند و باعث عضویتشان در گروههای همفکر سیاسی، اجتماعی و... میشود.
اما نتیجه این اقدام الگوریتمها و کاربران چیست؟ شکلگیری حباب فیلتر میتواند ضمن تشدید تعصبات افراد، امکان پلاریزاسیون (دوقطبی سازی) اجتماعی را افزایش دهد. گروهی از کارشناسان معتقدند: «نگرانی این است مردم فراموش -کنند که گروه دیگری نیز وجود دارد و این منجر به سرسختی و مانع از اجماع عمومی در جامعه شود». علاوه بر این رفتهرفته ذهن و فکر کاربران تحت تأثیر و تسخیر مطالبی قرار میگیرد که دائماً آنها را در حباب فیلتر میبینند و میخوانند. خطر این تهدید زمانی افزایش مییابد که مطالب منعکسشده در حباب فیلتر کاربران، مغرضانه و هدفمند باشد. همانطور که در شکل زیر میبینید اگر یک کاربر دائماً با محتواهایی، چون «رانت»، «گرانی»، «اختلاس»، «اعدام»، «فساد» و... مواجه شود پس از مدتی بهطور ناخواسته تبدیل به یک شهروند «ناامید» و «سیاه بین» میشود.
اگر این روند تداوم یابد، همانطور که در شکل زیر میبینید، چهبسا با فراهم شدن بستر اغتشاشات خیابانی، تبدیل به یک عنصر مخرب هم بشود. اگر نگاهی به رسانههای فارسیزبان خارجی بیاندازید، در کانالهای تلویزیونی و صفحات اجتماعی خود دقیقاً همین خط را در پیشگرفتهاند. این رسانهها و افراد پشت پرده آنها با مدیریت مغرضانه اخبار و اطلاعات، مانع از رسیدن کاربران به تمام حقیقت یا بخشی از آن میشوند و درنهایت فکر آنان را بهدلخواه اغراض خویش هدایت میکنند. درواقع این رسانهها با تحریف حقیقت، اقدامات خوب را بهطورکلی نادیده میگیرند و مشکلات را هرچند کوچک، بزرگنمایی کرده و روی آنها مانور میدهند.
تأثیر حبابهای فیلتر در ایام انتخابات
در رابطه با انتخابات تلاش این رسانهها آن است تا ضمن ترویج وضعیتی سیاه و ناامیدکننده از ایران و تأکید و تکرار بیفایده بودن انتخاب رئیسجمهور، مانع از حضور شهروندان پای صندوقهای رأی شوند. این هدف نخست و والای این رسانههاست، در لایه پایینتر تلاش آنها این است که ذهن مردم را به سمت گزینهای که از نگاه آنها مطلوبتر است سوق دهند و نامزد کارآمد و انقلابی را در افکار عمومی مخدوش سازند. البته میزان مشارکت به موارد دیگری ازجمله رضایت از عملکرد مسئولان و مؤسسات عمومی نیز بستگی دارد، ولی نقش رسانه آنقدر پررنگ و قوی است که قادرند شخصیتها و مؤسسات عمومی را نیز تضعیف کرده و یک شکاف اعتمادی بین مردم و دولت به وجود آورند.
در روند انتخابات، اگر کاربران دانسته یا ندانسته در حبابهای فیلتر گیر بیافتند عملاً با دیدگاهها و برنامههای سایر نامزدها مواجه نمیشوند و تنها نظرات نامزد همفکر خود را میبینند. این روند تا جایی ادامه مییابد که افراد فکر میکنند دیدگاه فرد مدنظر بهترین و حتی تنها دیدگاه نجاتبخش کشور است. رفتهرفته شاهد «تفکیک آنلاین» شهروندان و مرزبندی بین آنها خواهیم بود. این مرزبندی میتواند تحت تأثیر طراحیهای انتخاباتی به شکلگیری یک دوقطبی سفتوسخت مانند دوقطبی «میدان – دیپلماسی» یا هر چیز دیگری تبدیل شود.
کلاب هاوس بستری مناسب برای شکل گیری حبابهای فیلتر
پلتفرمهایی مانند کلاب هاوس ظرفیت کمنظیری در شکلگیری حباب فیلتر یا بهاصطلاح دیگر اتاق پژواک دارند. این پلتفرم باوجوداینکه ذیل رسانههای اجتماعی دستهبندی میشود، ولی عملاً مدیریت کلابهای آن بر عهده مدیتورها یا همان مدیران کلابها است. آنها میتوانند از قبل افراد خاص و چهرههای سیاسی مشخصی را برای حضور و سخنرانی در کلاب دعوت کنند، به افراد همسویی نیز اجازه صحبت دهند و مانع از طرح نظر سایر کاربران شوند. بر این اساس کاربران صرفاً نظرات یک نگرش خاص سیاسی را میشنوند. در این پلتفرم برخلاف سایر پلتفرمها که قادر به نظر دهی پیرامون محتوا هستید اگر به شما اجازه صحبت داده نشود که معمولاً در کلابهای پرجمعیت همینطور است، صرفاً یک شنونده منفعل خواهید بود. اگر کاربران از بینش سیاسی مناسبی برخوردار نباشند، احتمال تحت تأثیر قرار گرفتنشان در این کلابها زیاد است. بهخصوص آنکه تأثیر صوت بر اذهان بیشتر از سایر حسها است.
مناظرات تلویزیونی بهترین راه مقابله با حبابهای فیلتر انتخاباتی
در این شرایط باید چه کرد؟ شاید مؤثرترین راه برای رهاندن شهروندان از حبابهای فیلتر و اتاقهای پژواک، جدای از راهکار ثابت افزایش آگاهی شهروندان، پخش مناظرات تلویزیونی و برنامههایی با حضور کارشناسان و چهرههای سیاسی متنوع از رادیو و تلویزیون است. شهروندان باید با دیدگاههای مختلف حاضر در رقابتها و برنامههای آنها مواجه شوند تا بتوانند بهترین تصمیم را بگیرند. بیشک یک دموکراسی و انتخابات صحیح بر پایه طرح دیدگاههای متنوع و انتخاب آگاهانه شهروندان است و اگر این عنصر حذف شود دموکراسی و انتخابات از اساس دچار اشکال میشود. باید دقت داشت اگر همان دوقطبیهای شکلگرفته در رسانههای اجتماعی به برنامههای رادیو و تلویزیون ازجمله مناظرات رسوخ کند، نمیتوان انتظار برونرفت شهروندان از حبابهای فیلتر و پیلههای اطلاعاتی را داشت. عوامل برنامهها باید «برنامه محوری» و «کارنامه محوری» را در پیش بگیرند و مانع از طرح نظرات غیر کارشناسی و متعصبانه کاندیداها و نمایندگانشان در برنامهها شوند. به کاربران نیز توصیه میشود در رسانههای اجتماعی، صفحات چهرههای مختلف سیاسی و رسانههای وابسته به جریانات مختلف سیاسی را دنبال کنند و عزمشان این باشد که دیدگاههای موجود در خصوص مسائل مختلف را باحوصله و دقت بشنوند و سپس با تحلیل مسائل بهترین تصمیم را بگیرند. شنیدن و دیدن برنامههای مناظرهای رادیو و تلویزیون نیز میتواند تا مقدار زیادی به شهروندان کمک کند تا از حبابهای فیلتر و پیلههای اطلاعاتی موجود در رسانههای اجتماعی خارج شوند.
پژوهشگر: محمد حسین آزادی