یادداشت صادق شهبازی بر کتاب دانشگاه عمومی
محمدصادق شهبازی در صفحه اجتماعی خود درباره کتاب دانشگاه عمومی نوشت: من نویسنده را از سال های دانشجوییش میشناسم، آن موقع دغدغه تحول در صداوسیما داشت و خوشحالم این دغدغه را تداوم داد و گام نخست را به تدوین صحبتهای رهبر معظم انقلاب اختصاص داد. زحمت خوبی هم در کتاب کشیده شده از شناخت انقلاب اسلامی و بحث تهاجم فرهنگی شروع کرده و تا راهبردهای صداوسیما در حوزه های مختلف ادامه داده است. البته این مرور مبانی حدود صدوپنجاه صفحه بود و میشد در سیچهل صفجه گذر بشود. تلاش هم کرده بود برای رساندن به سیاست و راهبرد با نمودار حرکت کند. امید دارم در گام بعدی به سمت یک سری اسناد سیاستی برای عملیاتی شدن این مطالبات حرکت شود. البته ما در کشورمان بازیای داریم که صرفاً صحبتهای رهبری بالا و پایین شود. از مجموعه آثاری که در حوزه صداوسیما دیدهام این کتاب و کتابی که آقای جبلی با عنوان «الگوی هنجاری رسانه ملی» در دانشگاه امام صادق (ع) انجام داده کتابهای ویژهای است چرا که مشخص است نویسندگان این دو اثر به دنبال استخراج و ارائه راهبردهای سیاستی بوده اند.
(متن کامل در ادامه مطلب)
انتشارات سلمان پاک و آقای بیات هم در قالب کار خصوصی موردی تخصصی از این دست را پرداختهاند که جای تقدیر دارد.
ما دو راهبرد جدی در مدیریت فرهنگی کشور داریم. یک نگاه، نگاه محافظهکارانه، کنترلمحور، بسته و محدودکنندهاست و نگاه دیگر نگاه همهپذیر یا اعتدال است که منجر به تولیدات زرد، کمیزدگی، سرگرمیزذگی و جذبمحوری شده است. در نهایت هم میگوید ما اگر شل نکنیم مردم به سمت ماهواره میروند.
این دو نگاه، فضای فرهنگی کشور را دچار بحران کرده است. در این دو نگاه «هویت» مورد بیتوجهی قرار می گیرد. هویتی که از یک طرف می خواهند آن را ببندند و اجازه به چالش کشیده شدن و برقراری مبادلات فرهنگی را به آن ندهند و از آن سو در نگاه اعتدالی می خواهند آن را در هویت های دیگر حل کنند به طوری که اثری از هسته سخت آن نیز باقی نماند. هر دو نگاه با نگاه یک چشمی، بحران و در نهایت ول شدن را پدید میاورند. در صورتی که ما اگر رویکرد فعال داشته باشیم میتوانیم بسیاری از عناصر فرهنگی دیگر را هم در کار خودمان جذب کنیم. نمونههایی که ما غیرکنترلی صرف و غیر حل شدن صرف، زمین بازی را تغییر دادیم مثل اردوهای جهادی، جشنواره عمار، اردوهای راهیان نور، تشییع حاج قاسم، اربعین و... نمونه این بازیگر سوم است.
در صورتی که انتظار بنیان گذار انقلاب اسلامی و رهبر انقلاب از صداوسیما قاطعانه برخورد کردن در صورت به خطر افتادن ارزشها، روشن کردن و استقلال دادن به مردم و مبارز بار آوردن آنها و ترسیم چارچوبهای اسلام ناب در قهر و خشم و کینه مقدس و انقلابی علیه غرب و شرق و مدیریت، هدایت فکر، فرهنگ و اخلاق و رفتار اجتماعی است. جامعه ما نه تصویر دستی از گذشته و هویت خودش دارد، نه از حال و مطلقاً از آینده هم تصویری ندارد.
شهید آوینی در جلد سوم آیینه جادو که از فردیت فاصله گرفته و به امام نزدیک می شود، می گوید اصل تحول انسانی است که پشت دوربین می نشینند و این انسان تحول یافته اگر به لوازم تکنیک مسلط باشد می تواند آنگاه زمین بازی را تغییر دهد. این یکی از لوازم تحول در رسانه ملی است.
صداوسیما وظیفه هدایت فکری مردم را دارد. نتیجه آن در هم آمیختگی حوزه های سرگرمی و آموزندگی صداوسیماست. یعنی ما چیز با عنوان سرگرمی برای سرگرمی نداریم و همه برنامه ها باید هدف گیری و جهت گیری هایی چون مبارزه با استکبار داشته باشند. نگاه هایی چون جذب صرف مخاطب و سرگرمی محوری خطای راهبردی دارد. باید در مقابل راهبرد برداشت منفعلانه از تولیدات رسانه ای دیگران، اصول راهبردی فرهنگیمان را عینی کنیم. آن وقت در چارچوب آن از فرهنگ های مختلف حتی فرهنگ غرب بخش های مفید آن را جذب و بخش های غیرمفید و مضر آن را دفع کنیم. راهبرد منفعلانه باعث شده، در حوزه های غیرحساس مثل ورزش تا می توانند نقد می کنند ولی در حوزه های مهمی چون فرهنگ و سیاست اجازه نقد و بررسی را نمی دهند. همین نگاه باعث می شود رسانه از جذابیت بیافتد.
در برابر این نگاه، رهبر انقلاب عمده ترین هدف صداوسیما را اعتلای فرهنگ عمومی و به اولویت آموزنده بودن برنامه ها به سرگرم کنندگی اشاره دارند. پیام و محتوا و هدف داشتن همه برنامه ها، زنده و نمایان نگه داشتن اندیشه دینی و سیاسی امام و محسوس بودن ضدیت با نظام استکباری در تمام برنامه ها و حالت تهاجمی داشتن از موارد مورد تأکید ایشان است. در نگاه رهبر انقلاب کانال کشی و هدایت فکری جامعه و استفاده از هنر در جهت حرکت زایی در جامعه، روشن کردن تکلیف مردم و دادن قدرت تحلیل جزو وظایف صداوسیماست.